همین مذاکره را با مرحوم صدراعظم شهید عثمانی – محمد طلعت مشهور به طلعت پاشا – کردم. گفتم که اگر یک کسی از سر حد ایران بدون اجازه دولت ایران پایش را بگذارد در ایران و ما قدرت داشته باشیم، او را با تیر میزنیم و هیچ نمیبینیم که کلاه پوستی سرش است یا عمامه یا شاپو. بعد که گلوله خورد دست میکنم ببینم ختنه شده است یا نه. اگر ختنه شده است، بر او نماز میکنم و او را دفن مینمایم واِلا که هیچ. پس هیچ فرق نمیکند. دیانت ما عین سیاست ما هست. سیاست ما عین دیانت ماست.»
در شورِ دوم این لایحهِ هم بنده چرتکه را میآورم و جلوم میگذارم. صاحب شریعت اسلام به مسلمانها توصیه فرمودهاند که هر کجای عالم علم است آن را تحصیل کنند و اگر به اخبار و کتب آن رجوع شود معلوم میشود چندین هزار فضیلت در تعلیم علم و در ترغیب و تشویق علما ذکر شده است… ت. مسلمانها خیال نکنند دین فقط نماز و روزه و احکام مذهبی است. خیر، تحصیل علوم معاشیه هم لازم است. میفرماید من که پیغمبر هستم به شما دستور میدهم که تمام علوم معاشیه را تحصیل کنید. حالا یک علومی هم جدیدا در دنیا عرض اندام کرده که بنده برای تشخیص آن خیلی کوچک هستم که آیا این علوم روی هم رفته به حال بشر صالح است یا فاسد؟

بزرگان دین و سیاست متناسب با دیدگاه و اندیشه سیاسی – الهیاتی خود، پیوند دین و سیاست را معنا و تحلیل کردهاند. در اندیشه آنان پیوند دین و سیاست با یکدیگر نسبتِ مشخص و رابطهِ منطقی دارد.
پس از آن مستوفی الممالک با قرار گرفتن در جایگاه سخنرانی، از بیمیلیش به زمامداری سخن گفت و «امر اعلیحضرت همایونی» و «تمایل مجلس» را از دلایل پذیرش صدراعظمی عنوان کرد.
پس از نطق سید حسن مدرس، سلیمان میرزا اسکندری پایهگذار سوسیالیزم در ایران و از بنیانگزاران حزب توده ایران به دفاع از حسن مستوفی پرداخت و پس از او محمدعلی فروغی وزیر خارجه که عملکرد او دلیل رسمی استیضاح دولت بود، به دفاع از مستوفیالممالک پرداخت.
سرانجام لایحه
او در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۰۲ خواستار استیضاح میرزا حسن مستوفیالممالک ملقب به «آقا»، دولتمرد ایرانی و پنج دوره صدراعظم ایران در دوره سلطنت خاندان قاجاریه بود. مدرس، میرزا حسن را به دلیل قصور در سیاست خارجی استیضاح کرد و در عین حال او را به دلیل در آستانه سقوط بودن احمد شاه، آخرین شاه قاجار و تاخت و تاز دول روس و انگلیس در ماههای پس از جنگ جهانی اول در ایران، مناسب صدارت ندانست.

این یکی از اصول مسلمه است که ابراز عقیده آزاد است، این است که هر وقت هر مطلبی عنوان میشود بنده مستمسک میشوم به دیانت.
مهاتما گاندی رهبر سیاسی – معنوی هند معتقد بود: «سیاست منهای مذهب کثافتی است که باید از آن اجتناب کرد.» آیتالله سید روحالله موسوی خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران هم بر این باور بودند: «دیانت، همان سیاستی است که مردم را از اینجا حرکت میدهد و تمام چیزهایی که به صلاح ملت است و به صلاح مردم است، آنان را از آن راه میبرد که صلاح مردم است که همان صراط مستقیم است.»

البته در جزییات لایحه با دو بخش، مخالفم. یکی این که خوب است قدری احترامات مجلس شورای ملی را در نظر داشته باشید و مجلس شورای ملی را در معرض مضحکه قرار ندهید. عقیده بنده این است که رفتن تمام این ۶۰ نفر به فرانسه صحیح نیست و باید ۳۰ نفر از آنها به فرانسه و ۳۰ نفر به آلمان بروند.
تکرار جمله تاریخی
مطلب بعدی هم این است که این عده اعزامی را از فقرا انتخاب نمایند زیرا روح این مطلب برای کشته شدن است و چیزی نیست که اغنیاء و متمولین، اطفال خودشان را بفرستند. خوب است هر ۶۰ نفر از اولاد فقرا انتخاب و اعزام شوند.»
پس از استیضاح و استعفای مستوفی الممالک، مشیرالدوله تنها چند صدراعظم شد چرا که رضا خان در سوم آبان ۱۳۰۲ با فرمان احمد شاه قاجار صدراعظم ایران شد و دو سال بعد با تصویب مجلس شورای ملی پایان سلطنت قاجار و آغاز سلطنت پهلوی جشن گرفته شد.
او با اشاره به نطق آیتالله مدرس گفت: «از اظهارات آقای مدرس معلوم شد ایرادی نیست، بلکه نسبت به شخص من بیلطفند.» مدرس در همین لحظه فریاد زد: «خیر. به آقا ارادت دارم.»
میرزا علیاکبر شیخالاسلام اصفهانی نماینده مردم اصفهان در موافقت با این درخواست تقاضای صحبت کرد و حسین پیرنیا ملقب به مؤتمنالملک، رییس مجلس موافقت کرد.
با رای نمایندگان، لایحه مذکور با ۵۶ رای موافق و پنج رای مخالف و ۳ رای باطله تصویب شد.
دو مطلب باید در این لایحه اضافه شود. یکی این است که چند نفر اشخاص عاقلِ کاملِ تمام مسلمان برای نظارت در امور این عده که به اروپا اعزام میشوند با آنها برود تا آنها سر خود نباشند که به محض رسیدن به اروپا دین و آیین خودشان را ببوسند و بر سرشان بگذارند، بگذارند کنار و خدای نخواسته مشغول بعضی کارهایی که شاید سایرین بودهاند، بشوند و این چند نفر که با آنها هستند از فساد اخلاق آنها جلوگیری کنند.
مستوفیالممالک ادامه داد: «میدانم فترت در پیش است و ایام فترت دوره برهکشی است و داوطلب صدارت زیاد. آقایان میدانند معده ضعیف من تحمل خوردن گوشت ندارد. وانگهی در این ایام کسی باید سر کار بیاید که آجیل بگیرد و آجیل بدهد. من که آجیلگیر نیستم، ناچار به کسی آجیل نمیدهم.»
تفسیر سوره حمد، صص ۲۴۶-۲۴۷
… منشأ سیاست ما دیانت ماست. ما نسبت به دُوَل دنیا دوست هستیم، چه همسایه چه غیر همسایه، چه جنوب چه شمال، چه شرق چه غرب و هر کسی متعرض ما بشود، متعرض آن میشویم. هر چه باشد، هر که باشد، به قدری که ازمان بر میآید و ساخته است.

… قسم سوم این است که چنانچه در این لایحه نوشته شده که یک عده را به خارجه اعزام کنیم که علوم جدیده را تحصیل کنند و به سلامتی مراجعت نمایند. به همین دلیل است که بنده تصور میکنم امروز یک روز مبارک و میمونی است که این لایحه به مجلس آمده و ما باید نهایت قدردانی و تشکر را از آقای مشیرالدوله و آقای سردارسپه داشته باشیم که در کابینه خودشان این لایحه را به مجلس شورای ملی تقدیم کردهاند و بنده کاملا با این عقیده موافقم و آرزومندم که ابناء ایران به زودی بروند و آن علوم را تحصیل کرده و مراجعه نمایند و ایران را به مقامات عالیتر از این که فعلا دارا میباشد، برسانند.
منبع:
… ماها باید هر مطلبی که عنوان میشود دین را در نظر بگیریم و آن قضیه را در سایه دیانت حل کنیم و این مطلب در همین مجلس شورای ملی هم سابقه دارد. در دولت مشروطه مؤسسِ بالاتر از مجلس شورای ملی نیست. وقتی میخواستند مجلس را مفتوح کنند، قرآن را گذاردند و دو آیه که دلالت بر صحت شورا با یک قلم جلی نوشتند، یکی را در سمت راست و یکی را در طرف چپ مجلس نصب کردند و بعد مجلس را تشکیل دادند. این مقدمه را عرض کردم که تصور نشود بنده این را برای خودم حربه کردهام.
به گزارش ایسنا، امروز ۱۸ خرداد صد و یکمین سالروز بیان جمله تاریخیِ «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» از سوی میرزا علیاکبر شیخالاسلام نماینده مردم اصفهان در چهارمین دوره مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۱ است.
انتهای پیام